هدف مشترک تروئيکاي ضد آمريکايي شرق در مرحله اول کاهش نفوذ ژئوپليتيکي غرب به رهبري آمريکا در جهان و سپس فروپاشي بنيان هاي غربي در ساختار نظام بين الملل خواهد بود و در اين بين قطعا بسياري از سازمان هاي بين المللي تابع غرب نيز موجوديت خود را از دست خواهند داد.
به گزارش خبرنگار
سلام لردگان ؛ پس از جنگ جهاني دوم تا کنون ايالات متحده آمريکا به واسطه هجوم هزاران سرمايه گذار اروپايي، آسيايي و آفريقايي و دست يابي به سلاح هاي هسته اي و انواع مختلف جنگ افزارهاي پيشرفته موفق شد در سطوح مختلف نظامي و اقتصادي حتي از قدرت هاي سابق اروپايي پيشي گرفته و به پشتوانه اين مولفه هاي قدرت ساز در سياست هم به مهمترين بازيگر تبديل شود تا جايي که نفوذ سياسي آمريکا در همه معادلات تاثير گذار بوده و حتي در روزگار جهان دو قطبي با فروپاشي شوروي در راس ساختار نظام بين الملل قرار گيرد
.
شايد آمريکا يکي از خوش شانس ترين کشورهاي تاريخ بود که به دليل دو جنگ جهاني، موقعيت ويژه ژئوپليتيکي، فرار انديشمندان و دانشمندان مشهور به دلايل مختلف به اين کشور، هجوم صاحبان صنعت و سرمايه براي سرمايه گذاري در بهشت امن، ويراني اروپا و سقوط چند صد ساله قدرت هاي پر آوازه شرق همه و همه دست به هم داده تا زمينه شکل گيري ابر قدرتي به نام آمريکا فراهم شود در حالي که قدرت هاي سابق قرن ها با نبردهاي مختلف و به سختي به عنوان قدرتي در جهان مطرح مي شدند
.
در هر صورت صفحات تاريخ پر از امپراتوري ها و قدرت هايي است که شايد کمتر کسي تصور مي کرد که ممکن است روزي چنين قدرتي سقوط کند اما قدرت ذاتا ماندگار نيست و تاريخ ثابت نموده که قدرت تاريخ انقضاء ندارد، همانند قدرت هايي که امروز حتي ديگر در نقشه و تاريخ هم نيستند و به کلي محو شدند
.
هدف مشترک تروئيکاي ضد آمريکايي شرق در مرحله اول کاهش نفوذ ژئوپليتيکي غرب به رهبري آمريکا در جهان و سپس فروپاشي بنيان هاي غربي در ساختار نظام بين الملل خواهد بود و در اين بين قطعا بسياري از سازمان هاي بين المللي تابع غرب نيز موجوديت خود را از دست خواهند داد به خصوص که سال هاست همه دنيا متوجه شدند اين سازمان ها سازو کارهايي براي تسهيل نفوذ ژئوپليتيکي آمريکا و غرب در جهان است به عبارتي مشروعيتي خاص براي جنايت عليه بشريت به قيمت دريافت دلار، بدين ترتيب از آغاز افول تا سقوط همه آنچه وجود دارد فرو خواهد پاشيد
.
آنچه مهم است، ائتلاف تاريخي و هدف مشترک تروئيکاي شرقي براي رسيدن به اين امر است و اگر چه در حال حاضر تحليل در اين رابطه سخت مي باشد اما يک چيز کاملا مشخص است و آن بازگشت مرکز قدرت به شرق است و دير يا زود اين اتفاق رخ خواهد داد و با توجه به اينکه چين با برنامه ريزي حدود نيم قرني خود پيشگام مي باشد با سرعت بيشتري غرب را به روزهاي پاياني خود نزديک مي کند
.
نظم نوين با رهبري قدرت هاي شرقي همچنان غرب و آمريکا را در مقابل خود خواهد داشت بنابراين چند قطبي شدن آينده ساختار نظام بين الملل خواهد بود و در اين بين ايران با تقويت اقتصاد داخلي و حفظ اقتدار امنيتي _ نظامي، آينده اي درخشان در اين نظم نوين شرقي خواهد داشت اگر چه همه اين ها به همبستگي بيش از پيش دولت و ملت نياز دارد و از طرفي کار جهادي و هوشياري نسبت به وقايع نظام بين الملل تا به عنوان قدرت منطقه اي و حتي جهاني در معادلات بين المللي يکي از وزنه هاي تاثير گذار باشد
.
نظم نوين شرقي در مرحله ظهور مي باشد که قطعا در اين مسير چالش هاي بزرگي در مسير خود خواهد داشت و براي رسيدن به مرحله تثبيت و نهادينه شدن در ساختار نظام بين الملل مسيري سخت و طولاني خواهد داشت بنابراين جمهوري اسلامي ايران به عنوان قدرت منطقه اي مهم و تاثير گذار به عنوان بازيگري مهم در اين نظم جديد بايد به سرعت گام بردارد و قطعا سال ۱۴۰۲ سالي بسيار حساس و مهم مي باشد که بايد با "مهار تورم و افزايش توليد، ابتدا اقتصاد را سامان دهد و سپس در سطوح نظامي _ امنيتي زمينه نقش آفريني در اين نظم جديد را فراهم‌نمايد که همه اين ها در وهله اول به اراده جمعي ملت و تلاش دولت بستگي خواهد داشت به خصوص که بسياري از کشورهاي منطقه و‌جهان متوجه افول آمريکا و غرب شدند و به گونه اي به صورت چراغ خاموش به سمت شرق کشيده شدند و البته در اين رقابت حساس هيچ قدرتي حاضر به متوقف شدن تا رسيدن حتي متحد خود نخواهند بود چون خط پايان اين رقابت پيروزي بزرگي براي طرفين محسوب مي شود و تاريخ جهان و آينده نظام بين الملل را خواهد نوشت
.
غفلت از اين فرصت تاريخي تبعات سنگيني به دنبال خواهد داشت بنابراين تروئيکاي شرقي شامل ايران، روسيه و چين بايد با تمام توان در اين راستا گام دارد به خصوص براي ايران عزيز که به تعبير مقام‌معظم رهبري حضرت امام خامنه اي (مدظله العالي)، دليل اقتدار جمهوري اسلامي همين بقاي جمهوري اسلامي در اين چهار دهه است؛ با اين فضاي نامساعد، با اين وضعيّت نامساعد، با اين دشمني‌هاي بزرگ؛ جمهوري اسلامي زنده است. اين را شما بدانيد! جمهوري اسلامي قوي‌تر خواهد شد و اتحاد و همبستگي رمز ايران قوي در نظم نويني شرقي خواهد بود.
يادداشت از محمدرضا عسگري ارمندي پژوهشگر مسائل سياسي
انتهاي پيام / 630 ل